یادگیری کایاک نوردی دریائی در ترکیه: یک چالش شخصی

تصور من از قایق رانی همیشه سواری تفریحی با قایق مسافری بوده. با اینحال وقتی فرصتی برای ثبت نام در یک 
تور لحظه آخری ترکیه پیش آمد تصمیم گرفتم در تور کایاک سواری آژانس مسافرتی بو گنویل ثبت نام کنم و خودم را به این تجربه هیجان انگیز دعوت کردم.

مدت زمانی که با اعضای تور بودم به کارها و هیجاناتی که تجربه می کردند نگاه می کردم و دلم می خواست روی آب ها شناور شدم. مشاهده کایاک سواری معمولاً در فهرست کارهای یک مسافر تور ترکیه جایی ندارد. اما روزی که به گروه معرفی شدم یک روز استثنائی بود. آغاز یک ماجراجوئی بزرگ، چیزی که هرگز حتی فکرش را هم نکرده بودم.

به شدت مشتاق بودم دوباره امتحان کنم. هر روز به این موضوع فکر می کردم.  با خودم فکر می کردم که به جای یک تور ترکیه گروهی . یک مربی خصوصی استخدام کنم. تمرین با مربی حتی در یک استخر هم شروع خوبی بود. این تمرینات بتدریج تکنیک و جهت یابی مرا تقویت می کرد و وقتی به آمادگی کافی می رسیدم می توانستم به کمپ بروم و دوره کایاک سواری در دریا را تمام کنم. خیلی زود فهمیدم که هیچ چیز از کایاک سواری نمی دانم

"با وجود اینکه کایاک سواری در حال جوانتر شدن است اما با این حال ورزشی است که کسب مهارت در آن نیاز به تمرین طولانی دارد.. این ورزشی است که هر کسی می تواند از آن لذت ببرد. اما کایاک سواری درباره قدرت نیست، درباره تکنیک است." اینها جملات کاترینا کار(شناگر آمریکائی ، قهرمان المپیک 19772 مونیخ)بود.

باید جمله بالا را قبل از ثبت نام می‌خواندم. در حالیکه به هشدارهای امنیتی و دستورالعمل های ایمنی راهنمای تور گوش می دادم ، بی تاب بودم که سوار کایاک بشوم و ماجراجوئی ام را آغاز کنم.

نتیجه اینکه وقتی سوار کایاک شدیم نیمساعت را یا دور خودم می چرخیدم یا درست خلاف جهت گروه پارو می زدم. وقتی بالاخره توانستم در مسیر درست قرار بگیرم راهی بندر اوکاگیز شدیم. مقصد ما شهر غرق شده ککوا  بود. قطعه ای از جزیره اصلی که صدها سال پیش بر اثر زلزله جدا شده بود.

کنترل کردن کایاک

با تمام وجود تلاش می کردم، سخت و سریع پارو می زدم، اما همیشه از باقی گروه عقب می ماندم. خیلی دورتر یک قایق توربو با سرعت گذشت. امواج کوچک حرکت قایق به سمت کایاک من در حرکت بود اما من احتمال نمی دادم که کایاکم واژگون شود و بیشتر حواسم به کنترل جهت کایاک بود.

وقتی به شهر غرق شده کِکوا رسیدیم به این نتیجه رسیده بودم که هرگز نخواهم توانست در این کار مهارت کسب کنم بند کایاکم را به عقب قایق حفاظتی که همراه ما می آمد بستم و به کاپیتان پیوستم که سعی داشت با شوخی و خنده به من بفهماند کجای کارم غلط است. راهنما ، طبق معمول اصرار می کرد، به هرحال در تابستان این کار هر روزش بود. کایاک سواری دریائی یکی از محبوب ترین برنامه های بوگنویل است. و همین باعث می شد احساس کنم دیگران کاری را می توانند انجام دهند که من از آن عاجزم.

گروه از کایاک سواران حرفه‌ای و باتجربه و آماتورهایی که برای بار اول بود سوار کایاک می شدند،  تشکیل شده بود. از جمع شادی کسب موفقیت گروه بیرون مانده بودم. آنچه برای آنها مایه شادی بود برای من تبدیل به یک چالش شده بود.

من آنقدر در زندگی خوش شانس بوده ام که همیشه در همان تلاش اول موفق می شوم. اغلب متوجه می شوم که در زمان درست در مکان درست بوده ام. مادرم همیشه می گفت اگر در لجن هم فرو بروم وقتی بیرون می آیم بوی گل خواهم داد.

به سختی به خاطر می آورم که در کاری شکست خورده باشم، با خودم به این نتیجه رسیدم که کایاک سواری دریایی چالشی است که نیاز به تمرین بیشتر دارد. و  این مهارت همینطوری نصیب من نخواهد شد. بلکه مرا تحت فشار قرار خواهد داد و برای اولین بار با چیزی روبرو شده ام که قادر به انجام آن نیستم.

کسب مهارت در کنترل کایاک

به شدت مشتاقم دوباره در این دوره ثبت نام کنم این تبدیل به دغدغه روز و شب من شده . فکر کنم دیگر با یک مربی خصوصی کار کنم. احساس می کنم اینطور بهتر نتیجه می‌گیرم. حتی تمرین در یک استخر شروع خوبی خواهد بود. تمرین خصوصی به من کمک خواهد کرد تکنیکم را تقویت کنم و بتدریج راهی دریا شوم و دوره کایاک سواری دریایی را تکمیل کنم.

آمادگی پذیرش شکست را ندارم. از کایاک سواری لذت می برم و خیال ندارم تسلیم شوم.

"کایاک دریایی درباره سفر است، کایاک دریایی درباره کاوش است. درباره به اشتراک گذاشتن تجربیات با دیگران. کایاک دریائی چیزی بیشتر از پارو زدن صرف است." این جملات پت دینگل (استاد مدرسه علوم زیست محیطی در دانشگاه مردوک استرالیا) است. او یک چیز را جا انداخته کایاک سواری مبارزه ای شخصی است.